بخشی از پیشگفتار
جایی خوانده بودم «اندیشه مرگ گریزگاهی برای نیاندیشیدن به مرگ است»، جملهای قابل تأمل که مرا به سمت این پرسش سوق داد که آیا اندیشه زندگی نیز همینگونه است؟ آیا این همه تقلا برای دریافت معنا و چگونگی زیستن و تجربه آن، گریزگاهی برای نیاندیشیدن به زندگی است؟ چراکه زیستن، که آگاهی از تجربه زیستن، خود مسئولیت در پی دارد؛ که وقتی آگاهی پیدا کنیم از چیزی که در اکنون و اینجا در وجودمان در جریان است، دیگر نمیتوانیم بیتفاوت و عزلتنشین نظارهگر باشیم. نمیدانم آیا اندیشیدن به «مرگ» و «زندگی»، این دو مفهومِ درپیهمآینده که هم یکدیگر را نقض میکنند و هم به بودِ هم معنا میدهند، مرا به سمت پدیدآوری این کتاب کشانده است یا تقلایی از دل کودکیام تا به الان برای درک تجربه زیستن و یافت معنایی برای لحظههای بودن؟
این مجموعه حاوی گزیدهای از متنهایی است که از سال 1393 تا 1401 نوشتهام؛ گویای سیری درونروانی در برخورد با تجربههایی که در دنیای پدیدارشناسیام معنا داشتهاند. در تناظر هر متن، تصویری نیز در این کتاب گنجانده شده است؛ بیانگر تجربه تعاملی میان چیزی در تصویر و چیزی در روانم. تناظر متن و تصویر به گونهای است که گاهی کلمات تقلایی برای باززایش معنای همین تجربه تعاملی، که گفته شد، بودهاند و جایی نیز تصویر به یاری بسط معنای متن آمده است. شاید بتوان گفت به نحوی این مجموعه حاوی گزیدهای از تصاویری است که نگاهم را در لحظه به خود جلب کردهاند و تجربه همان لحظه چنان ارزشمند و ماندگار بوده که دوربین به دست از آنچه که روبهرویم بوده عکس گرفتهام و پس از تغییر و تصویرسازی، شدهاند همین تصاویری که میبینید. این لحظههای ثبت گاهی در مواجهه با یک اثر هنری بودهاند و گاهی نیز در نگاه به طبیعت.
- زندگی تو بهتدریج آغاز میشود، وقتی...
- مجموعه متن و تصویرگری
- نویسنده و تصویرگر: آزاده سجادینسب
- چاپ: اول 1402
- تعداد صفحه: 136
- شابک: 978-600-7308-29-5
- قطع: وزیری