اصلاً عشق نمیخواهد که کسی را بکُشد، بزند، بدرد، ببرد، یا حتماً بشود.
عشق تباهی نیست، خواستن و ساختن و حتی رفتن است ...
حالت تهوع دارم، درد مثل یک موجود تنها توي دلم فریاد می زند .
می روم یک سیب سرخ را گاز بزنم تا حجم خالی درونم را پر کنم، شاید
بتوانم تنهایی ام را بالا بیاورم.
صدای موزیک توی خانه میپیچد: «شب تهی از مهتاب / شب تهی از اختر...»
...
و از خاطرم میگذرد خاطراتی که با تو نداشتم، با تو: مردی که نمیشناسم!
مشخصات کتاب